دانلود زیرنویس مستند The Capote Tapes 2019 – بلو سابتایتل
دانلود زیرنویس مستند The Capote Tapes 2019 هنگامی که ترومن کاپوتی در سال ۱۹۸۴ درگذشت، بقایای رمانی را که نزدیک به دو دهه از تخم درآورده بود و تقریباً به همان اندازه درباره آن صحبت می کرد، به جا گذاشت. پاسخ به دعاها، داستان نویسندهای نوظهور که راهش را در جامعه مودبانه میپیچد، انفجاریترین دستاورد
دانلود زیرنویس مستند The Capote Tapes 2019 هنگامی که ترومن کاپوتی در سال ۱۹۸۴ درگذشت، بقایای رمانی را که نزدیک به دو دهه از تخم درآورده بود و تقریباً به همان اندازه درباره آن صحبت می کرد، به جا گذاشت. پاسخ به دعاها، داستان نویسندهای نوظهور که راهش را در جامعه مودبانه میپیچد، انفجاریترین دستاورد کاپوتی بود. او آن را به یک سلاح مرگبار تشبیه کرد. او به مجله People گفت: «دسته، ماشه، لوله و در نهایت گلوله وجود دارد. “و وقتی آن گلوله از تفنگ شلیک می شود، با سرعت و قدرتی که هرگز ندیده اید بیرون می آید – وام!” او که سال ها درباره کتاب لاف زده بود، اکنون تنها کاری که باید انجام می داد نوشتن آن بود.
برای دانلود زیرنویس اینجا کلیک کنید
زیرنویس مستند The Capote Tapes 2019 قراردادی در سال ۱۹۶۶ منعقد شد، اما فصلهای قبلی منتشر شده در مجله Esquire نه سال بعد نشان داد که بسیار پایینتر از استاندارد موفقیتهای تعیینکننده او، صبحانه در تیفانی و «رمان غیرداستانی» In Cold Blood بودند. اعتبار اجتماعی و همچنین اعتبار ادبی او هزینه ای داشت. به محض اینکه افراد اجتماعی و همسران ثروتمندی که او سالها با خوشحالی با آنها درآمیختند – از جمله اسلیم کیث، بیب پیلی و گلوریا وندربیلت، که او آنها را “قوهای” خود می نامید – دیدند که او چقدر راحت ترین رازهای خود را افشا کرده است، آن دوستی ها مرده بودند. . کاپوتی دستی را که به او غذا می داد گاز نگرفته بود. او آن را از مچ دست گرفته بود.
رسوایی دعاهای پاسخ داده شده در نوارهای کاپوتی، یک مستند جدید که تصاویر آرشیوی از حضورهای تلویزیونی نویسنده را در کنار مصاحبههای جدید با معتمدان و تحسینکنندگان، از جمله نویسندگان جی مکاینرنی و کولم تویبین، دربرمیگیرد، مرکزی است. با این حال، جذابترین صداهای ضبطشدهای است که قبلاً شنیده نشده بود از دوستان و معاصران کاپوتی، که از مصاحبههای جورج پلیمپتون فقید برای کتاب او در سال ۱۹۹۷، ترومن کاپوتی: در آنهایی که دوستان، دشمنان، آشنایان و مخالفان مختلف شغل آشفتهاش را به یاد میآورند، گرفته شدهاند.
ما می شنویم که لورن باکال به تضاد بین “صدای پسر کوچک” کاپوتی و “خنده عمیق مرد” اشاره می کند. نورمن میلر از هدایای ادبی خود – “او بهترین جملات هر نسل ما را نوشت” – و منحصر به فرد بودنش شگفت زده می شود: “او زندگی خاصی داشت و می خواست آن را به شیوه ای خاص زندگی کند.” سالی کوین، روزنامه نگار، استعداد خود را در ایجاد شایعات به یاد می آورد. او میگوید: «او همه چیز را بیرون میریزد و شما میخورید. او بداخلاق بود اما باهوش بود.
پس از انتشار گزیدههایی از دعاهای مستجاب، این برای نجات او کافی نبود. اما اِبس برنو، کارگردان نوارهای کاپوتی، همیشه برای آن کتاب نهایی ناقص و ناقص، نقطه ضعفی داشته است. این فیلمساز ۴۰ ساله که اولین بار است و قبلا معاون وزیر اجتماعی در کاخ سفید و مشاور ارشد میشل اوباما بوده است، می گوید: «از نظر من، مانند مجله پیپل یا ونیتی فیر، این فیلم هوشمندانه و دلسوز به نظر می رسد.
برنو می گوید: «به هیچ وجه این بهترین کار او نیست. بخشی از دلیل اعتیاد او به الکل و قرصهای تجویزی بود. اما در نوشتن در مورد افرادی که میشناخت، با لایهبرداری و اغراق در حقیقت، تنها کاری را انجام میداد که همیشه انجام میداد. در سن ۹ یا ۱۰ سالگی، او با مقاله ای به نام Miss Busybody وارد یک مسابقه روزنامه شد که همه چیز درباره یک زن محلی بود که در ایوان جلویش نشسته بود – در واقع مادر هارپر لی. او هم به خاطر آن دچار دردسر وحشتناکی شد. اما او این جایزه را برد.»
برنو پیشنهاد میکند که اگر کتاب بهتر نوشته میشد، کاپوتی از چنین شکستی در امان بود. فراموش نکنید که هالی گولایتلی در «صبحانه در تیفانی» یک فاحشه بود، با این حال زنان صف میکشیدند تا ادعا کنند که الهامبخش آنها بودهاند.» در مورد دعاهای مستجاب اینطور نیست. او به جاهایی میرود که قبلاً نمیرفت، مثلاً وقتی در مورد رابطه جنسی زنی در حین پریود مینویسد، خون سراسر برگهها را فرا گرفته است. نیازی نبود که این قدر مستقیم یا یک حمله تمام قد باشد. او باعث شد که ما نسبت به هالی احساس همدلی کنیم و با قاتلان از In Cold Blood همدلی نشان داد، اما شما در پاسخ به دعاها نسبت به کسی احساس نمی کنید. شما فقط احساس می کنید که همه بد هستند.”
زیرنویس The Capote Tapes 2019 قول دادن به مدت طولانی که رمان بزرگترین کتاب او خواهد بود، باید فشار خودش را وارد میکرد، اما ناقص ماندن آن نیز به این معنی بود که هرگز نمیتوان آن را به شدت شکست خورد. آیا این جزئی از برنامه او بود که آن را به پایان نرساند؟ برنو میگوید: «در واقع معتقدم که او آن را تمام کرده است. بسیاری از مردم گفتهاند که او را دیدهاند که روی آن کار میکند، این دستههای بزرگ کاغذ را دیدهاند.»
او همچنین شایعاتی را که در فیلم ذکر شد مبنی بر اینکه نسخه کامل در یک صندوق امانات در جایی قرار دارد، رد می کند. «تئوری من این است که یک شب او واقعاً شکست خورد و اتفاقی برای بقیه آن افتاد. من به راحتی می توانم تصور کنم که پس از انتشار آن گزیده ها، و پس از قطع زنگ تلفن، او ممکن است پس از یک شب وحشی از خواب بیدار شود و تکه هایی از آن را در شومینه ببیند. این چیزی است که اعتیاد می تواند با مردم انجام دهد.»
برنو اولین بار در سن ۱۲ سالگی توسط یک کتابدار مدرسه با کار کاپوتی آشنا شد. او می گوید: «صدای گوتیک جنوبی بلافاصله قابل تشخیص بود، زیرا من در شمال فلوریدا، نزدیک جورجیا جنوبی، همه درختان بلوط و مزارع و اسپانیایی بزرگ شدم. خزه.» او همه چیزهایی را که کاپوتی مینوشت میبلعید (“اگرچه قانون بزرگ نیست، بیایید صادق باشیم”). او حتی میتواند نسخه ۱۹۶۱ فیلم «صبحانه در تیفانی» را بدون فوروارد کردن سریع از طریق صحنههای بازی میکی رونی در نقش آسیایی تماشا کند. “این خیلی خراب است و با این حال نمی توانیم وانمود کنیم که وجود ندارد. ما باید بتوانیم بگوییم: «ببین چقدر جلو آمده ایم.»
Burnough به طور کلی با صابون زدایی نرم از تعصبات گذشته مخالف است. او در مورد گنجاندن توصیف میلر از کاپوتی بهعنوان «شاهزاده زیبارو» در فیلمش هیچ ابایی نداشت، که ممکن است باعث شود تماشاگران امروزی دچار ترس شوند. او اصرار می کند: «این اظهار نظر نشان می دهد که ترومن با چه چیزی مخالف بود. او در دنیای دگرباشان جنسی زندگی نمی کرد. او در دنیایی زندگی میکرد که تو فقط یک «جنگ» دیگر بودی. خیلی موضوعی بود اما اگر آن را از پرونده حذف کنیم، چگونه باید از تاریخ درس بگیریم؟»
برنو – که با پیر لاگرانژ، سرمایهدار بزرگ بلژیکی که ارزش آن ۲۳۷ میلیون پوند تخمین زده میشود، ازدواج کرده است – زندگی حرفهای کاپوتی را بر اساس وعدههای درخشان اولین رمانش، صداهای دیگر، اتاقهای دیگر، که در سال ۱۹۴۸ زمانی که تنها ۲۳ سال داشت منتشر شد، دنبال میکند. ، به پیامد ناگوار دعاهای مستجاب. فیلم به جزئیات بیشتر توجهی ندارد: دوست نویسنده و فضول خودخوانده داتسون رادر آماده است تا شبهایی را که در حمامهای همجنسگرایان نیویورک سپری کرده و در گوشههای تاریکتر کلوپ شبانه استودیو ۵۴ به یاد بیاورد.
با این حال، جای افتخار در نوارهای کاپوتی به مصاحبه های جدید با کیت هرینگتون داده می شود که در سن ۱۳ سالگی به طور غیررسمی توسط نویسنده “پذیرفته شد”. پدرش، مدیر بانک لانگ آیلند، معشوقه کاپوتی بود و خانه خانواده را ترک کرده بود تا با او باشد. کاپوتی هرینگتون را زیر پر و بال خود گرفت، او را در آداب معاشرت آموزش داد و او را به عنوان همراه خود در ناهارهای مشروب و پر از مشاهیر همراهی کرد. وقتی او متوجه شد که از گرداب اجتماعی خسته شده است، یا پشت میز ناهار دور می زند، به او توصیه کرد که برای هر قطره از رسوایی یا شایعات احتمالی، اوضاع را فشرده کند. او در این فیلم میگوید: «او به من گفت کاری که باید بکنم این است که بنشینم و به صحبتهای کنارمان گوش دهم. و در راه خانه، میتوانستم همه چیزهایی را که درباره آن صحبت میکردند به او بگویم.»
این رابطه فرزندخوانده-پدر-دختری برای برنو در باز کردن قفل زندگی سوژهاش حیاتی بود. او میگوید: «قبلاً نمیدانستم که ترومن اساساً دختر معشوقهاش را به فرزندی قبول کرده است. او در زمانی که اجازه نداشت خانواده ای داشته باشد، به شدت می خواست خانواده ای داشته باشد. فقط برای کسی مثل او روی میز نبود، و با این حال او زندگی ای را که می خواست داشت، ساخت. این برای من نسبتاً خارق العاده است. او کسی است که از نظر تاریخی به او گوشهای کوتاه داده شده است، تا حدی به این دلیل که او را صرفاً آدمهای عوضی میدانند. و بله، آن جزء وجود داشت. اما او همچنین یک پیشگام بود – یک مرد همجنس گرا، مشهور، در تلویزیون و صادقانه در مورد اینکه چه کسی بود. او سزاوار بیش از تصویر یک ملکه کوچک شرور است.»
آیا یک چهره کاپوتی حتی امروز به عنوان رسوایی ثبت می شود؟ برنو میگوید: «تفاوت اکنون این است که همه همیشه چیزهای شخصی را در رسانههای اجتماعی به ما میگویند. «شما افراد مشهوری مانند تیلور سویفت و مدونا دارید که درباره تجربیات خود صحبت میکنند، یا هیلاریا بالدوین درباره سقط جنین خود در اینستاگرام صحبت میکند. این ایده که کسی می تواند داستانی در مورد زندگی صمیمی شخص دیگری تعریف کند، امروزه کمتر قانع کننده است، زیرا احتمالاً قبلاً آن را از شخص مورد نظر شنیده ایم.
از زمان خروج از کاخ سفید در سال ۲۰۱۲، برنو تا حد زیادی در روابط عمومی کار کرده است. آیا او کاپوتی را به عنوان مشتری می پذیرفت؟ “نه!” او می گوید، بدون از دست دادن ضرب و شتم. “من کنسل خواهم شد. ترومن خوب است، اما مردم از من میپرسیدند: «چطور میتوانی او را نمایندگی کنی؟» با این حال، او اعتراف میکند که مشتاقانه او را در رسانههای اجتماعی دنبال میکند. اینستاگرام او ظالمانه خواهد بود. و ترومن در توییتر یک جانور خواهد بود. او به مردم چپ و راست حمله میکرد یا به کیم کارداشیان میگفت: «عزیزم، چه کسی اهمیت میدهد؟»
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰